سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان مومن در لحظه مرگ چه کسانی را میبیند؟
انسان موجودی است مرکب از جسم و روح؛ جسم، جنبه حیوانی انسان است و روح نیز جنبه روحانی او و مرگ نیز به معنای جداشدن روح از بدن و جسم مادی و رفتن آن به عالمی دیگر است. در لحظه جدا شدن روح از بدن، به علت تعلق آن به این بدن، روح دچار عذاب شده و هر چه این تعلق بیشتر باید، ناراحتی آدمی بیشتر خواهد بود.

اگر به روایات ائمه معصومین(علیهم‌السلام) مراجعه کنیم، بیان کرده‌اند که این جان‌کندن برای مومنین بسیار گوارا و برای کفار و گنه‌کاران بسیار سخت و عذاب‌آور خواهد بود؛ هم‌چنین بیان شده در هنگام جداشدن روح شیعیان حقیقی، پنچ‌تن آل عبا(علیهم‌السلام) بر بالین او حاضر شده و او را کمک خواهند کرد.

برای نمونه ما به چند روایت اشاره می‌کنیم:

الف) روایاتی که بیان کرده‌اند جان‌دادن مومن بسیار آسان است و اهل بیت(علیهم‌السلام) به کمک او می‌آیند:

برای مطالعه بیشتر به ادانه مطلب بروید


 

انسان مومن در لحظه مرگ چه کسانی را می‌بیند؟

جان‌دادن مومن

رهروان ولایت ـ انسان موجودی است مرکب از جسم و روح؛ جسم، جنبه حیوانی انسان است و روح نیز جنبه روحانی او و مرگ نیز به معنای جداشدن روح از بدن و جسم مادی و رفتن آن به عالمی دیگر است. در لحظه جدا شدن روح از بدن، به علت تعلق آن به این بدن، روح دچار عذاب شده و هر چه این تعلق بیشتر باید، ناراحتی آدمی بیشتر خواهد بود.

اگر به روایات ائمه معصومین(علیهم‌السلام) مراجعه کنیم، بیان کرده‌اند که این جان‌کندن برای مومنین بسیار گوارا و برای کفار و گنه‌کاران بسیار سخت و عذاب‌آور خواهد بود؛ هم‌چنین بیان شده در هنگام جداشدن روح شیعیان حقیقی، پنچ‌تن آل عبا(علیهم‌السلام) بر بالین او حاضر شده و او را کمک خواهند کرد.

برای نمونه ما به چند روایت اشاره می‌کنیم:

الف) روایاتی که بیان کرده‌اند جان‌دادن مومن بسیار آسان است و اهل بیت(علیهم‌السلام) به کمک او می‌آیند:

1. امام سجاد(علیه‌السلام) فرمودند: خداوند(عزو‌جل) می‌فرماید: «زمانی‌که اجل محتوم مؤمن فرا رسد، من دو شاخه گل معطر از بهشت براى او می‌فرستم، یکى از آن‌ها «مُسْخیه» نام دارد و دیگرى «مُنْسیه». مُسْخیه، او را نسبت به مالش بی‌اعتنا کرده از همه آن‌ها می‌گذرد و مُنْسیه، نیز او را از تمام امور دنیایی به فراموشى و نسیان می‌اندازد».[1]

2. أبو‌بصیر می‌گوید: به حضرت صادق(علیه‌السلام) عرض کردم: فدایت شوم آیا انسان مومن هنگام جان دادن، از قبض روح خود ناراحت است؟ حضرت فرمودند: «سوگند به خدا که چنین نیست». عرض کردم: چرا ناراحت نمی‌شود؟ حضرت فرمود: «چون زمان قبض روح مؤمن می‌رسد، رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله)، أمیر‌المؤمنین، فاطمه، حسن، حسین و جمیع ائمه(علیهم‌السلام) در نزد او حاضر می‌شوند. و هم‌چنین جبرائیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل نیز می‌آیند.

در این‌حال أمیر‌المؤمنین(علیه السلام) می‌فرماید: اى رسول خدا، این مؤمن از آن کسانى بوده که محبت و ولایت ما را داشته است؛ بنابراین من هم او را دوست دارم. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز می‌فرماید: اى جبرائیل، این مؤمن از کسانى است که على و ذریه‌ی او را دوست دارد؛ بنابراین من هم او را دوست دارم. جبرائیل نیز عین همین عبارت را به میکائیل و إسرافیل می‌گوید؛ سپس همه با هم به ملک‌الموت می‌گویند: این شخص دوست‌دار محمد و آل او بوده و داراى ولایت على و ذریه اوست(صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) بنابراین با او به طریق رفق و مدارا رفتار کن.

ملک‌الموت در پاسخ می‌گوید: سوگند به آن خدایى که شما را برگزید و مقام و منزلت داد و محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از میان جمیع خلایق به نبوت انتخاب کرده و به رسالت اختصاص داد، من نسبت به او مهربان‌تر از یک پدر مهربان هستم، و شفقت من درباره او افزون‌تر از شفقت یک برادر شفیق است.

در این‌حال، ملک‌الموت در مقابل آن شخص قرار می‌گیرد و به او می‌گوید: آیا تو از عهده امانت خود بر آمدی و آن‌چه به عنوان گروگان در برابر این امانت داده بودى پس گرفتى؟ مؤمن در پاسخ می‌گوید: بلى. ملک‌الموت می‌گوید: به چه وسیله‌ای خود را از عهده آن امانت خارج کردى؟ مؤمن می‌گوید: به محبت محمد و آل محمد و به ولایت على بن أبى طالب و ذریه او(صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین).

ملک‌الموت می‌گوید: خداوند در مقابل این محبت و ولایت، دو چیز به تو عنایت می‌کند: اول آن‌که از هر چه می‌ترسیدى، خدا تو را امان قرار خواهد داد؛ و دوم آن‌که به هر چه میل و آرزو و امید داشتى، خدا به تو عنایت خواهد کرد؛ حال چشمان خود را باز کن و ببین در مقابل تو چیست؛ مؤمن دیدگان خود را می‌گشاید و رسول خدا و ائمه طاهرین(علیهم‌السلام) و فرشتگان مقرب الهى را می‌بیند و با دقت به یکى پس از دیگرى نظر می‌اندازد و براى او درى به سوى بهشت باز می‌شود که به آن نگاه می‌کند.

ملک‌الموت می‌گوید: این‌جا جایى است که خدا براى تو معین کرده و این افراد رفقا و هم‌نشینان تو هستند. آیا دوست دارى که به آن‌ها بپیوندى و با آن‌ها باشى، یا به دنیا برگردى؟ مؤمن می‌گوید: نه، دوست ندارم، هرگز نمی‌خواهم به دنیا برگردم.

سپس ‏فرمود: در این‌حال، ندا کننده‏‌اى از درون عرش می‌گوید: «اى نَفْسى که در برابر محبت و ولایت و پذیرش إمامت محمد و وصیش و ائمه طاهرین(صلوات‌الله‌علیهم) آرام گرفتى و در مقام امن و امان آن‌ها درآمدى، رجوع کن به پروردگارت در حالی‌که از تو راضى است به ولایت، پس داخل شو در زمره بندگان خاص خدا و داخل شو در بهشت خالص و پاک‏، بدون مختصر ناراحتى و رنجى که تو را آزار دهد».[2]

ب) روایاتی که بیان کرده‌اند جان دادن کافران و گناه‌کاران بسیار سخت و عذاب آور است:

امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «قبض روح کفار، مانند گزیدن افعی، و نیش‌زدن عقرب است، بلکه از آن شدیدتر. به حضرت عرض شد: بعضى از مردم می‌گویند: براى کفار جان‌دادن سخت‌تر از بریدن با اره و قیچی‌کردن با قیچی‌ها و خورد کردن با سنگ و گرداندن میله آسیا در کاسه چشم است. حضرت فرمودند: «بله همین‌طور است، ولى نه براى همه کافران؛ بلکه براى بعضى از آن‌ها و بعضى از گنه‌کاران. آیا نمی‌بینید که بعضى از کافران و فاجران چه شدائدى را در سکرات مرگ می‌بینند؛ آن عذاب‌هایى که فرشتگان مرگ به آن‌ها می‌دهند، از این عذاب‌ها سخت‌تر است».[3]

---------------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. أمالی‏ شیخ طوسی، ص 414
[2]. بحارالأنوار، ج 6، ص 162
[3]. عیون‏أخبارالرضا(ع)، ج 1، ص 274

 


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 93 فروردین 20ساعــت ساعت 10:33 صبح تــوسط محمد علیپور | نظر
برچسب ها: خداشناسی