سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ماجرای هالو و تشرف به محضر امام عصر(عج)..هر جمعه مطلبی درمورد ام
امام زمان علیه السلام
جناب حجة الاسلام حسن فتح الله پور به نقل از عارف وارسته و او نیز به نقل موثق از اساتید سابقش فرمود:
مرحوم حجة الاسلام شفتى عالم مجاهد بزرگ، روزى قصد عزیمت براى دیدار از خانه خدا نمود، عده‎اى از خویشان و اصحابشان نیز به همراه وى به راه افتاده، تا به حج تشرف یابند. طبق رسم آن دوران، مسیر کاروانیان از ایران به نجف و کربلا و از آنجا به سوى مکه و مدینه بود. پس به زیارت عتبات عالیه شتافته و چند روزى را در آن شهر اقامت مى‎نمایند.
برخى از خویشان او از این که پولى به همراه داشته، نگران بودند. از این جهت به امانت پول‎هایشان را در کیسه‎اى نهادند و به مرحوم شفتى دادند، تا در مواقع نیاز از آن استفاده نمایند.
مرحوم شفتى نیز کیسه فوق را در گوشه‎اى از اتاقش مخفى، از گزند حوادث سالم بماند!
بالاخره روز حرکت فرا مى‎رسد، او براى وداع به زیارت حضرت علی(علیه‎السلام) رفته، پس از بازگشت به خانه و جمع آورى و دسته بندى اثاثیه‎اش متوجه مى‎شود که از کیسه پول خبرى نیست؟!
پس در کمال اضطراب و نگرانى از اتاق بیرون آمده و استغاثه جویان به حضرت ولى الله اعظم(عجل الله تعالى فرجه الشریف) به مسجد سهله مى‎شتابد.
او خود در مورد آن حادثه چنین مى‎گوید:
در آن حالت اضطرار و استغاثه، لحظاتى نگذشت که اسب سوارى را از دور دیدم، با خود گفتم نکند که مهاجمى باشد که قصد بر جانم نماید، پس با وحشت تمام به انتظار ایستادم. با نزدیک شدن آن اسب سوار، در کمال تعجب از دور صدایى بلند شد که: آقاى شفتى نگران نباش!
پس از شنیدن این جملات، آرامش خود را بازیافتم، وقتى اسب سوار به من رسید، فرمود: آقاى شفتى! چه مشکلى دارى، من امام زمان توام!؟
                                           بقیه مطالب را در ادامه مطلب ببینید
+ نوشته شـــده در پنج شنبه 93 خرداد 8ساعــت ساعت 10:52 عصر تــوسط محمد علیپور | نظر